تولید اثر قرآنی با باور قلبی میسر میشود
به گزارش «سردبیر پرس»؛ منوچهر اکبرلو، پیرامون چرایی و چگونگی تولیدات دینی و قرآنی در حوزه نمایش گفت: درباره هنر نمایش چند نظریه مبنی بر اینکه این شکل از هنر چگونه به وجود آمد، وجود دارد. من به بیان یکی از این نظرها که بیش از همه رایج است اکتفا میکنم. دیدگاهی وجود دارد که […]
به گزارش «سردبیر پرس»؛ منوچهر اکبرلو، پیرامون چرایی و چگونگی تولیدات دینی و قرآنی در حوزه نمایش گفت: درباره هنر نمایش چند نظریه مبنی بر اینکه این شکل از هنر چگونه به وجود آمد، وجود دارد. من به بیان یکی از این نظرها که بیش از همه رایج است اکتفا میکنم. دیدگاهی وجود دارد که معتقد است خاستگاه هنر را باید در آموزههای دینی جستجو کرد. در این دیدگاه گفته میشود اولین کارهایی که در حوزه نمایش انجام شده، برگرفته از آئینهای مذهبی است. برای نمونه به تئاتر اشاره میکنم. در این هنر که ریشهاش در یونان باستان است به وضوح آیینهای باستانی آن سرزمین را شاهد هستیم. در ایران نیز گرایشهای دینی را در هنر نمایش در آیین سوگ سیاوشون میبینیم. چنین توجهاتی را در کشورهای هند، ژاپن یا چین هم میتوان دید. وی پیرامون نمایشهای قرآنی گفت: نمایش دینی یا قرآنی وجوه مختلف را در برمیگیرد. برای مثال در بخشی از این شکل نمایش، باورها مورد نظر است. نوعی دیگر از توجهات دینی به رفتار و کردار مربوط میشود. برای مثال «ایثار» یا «شهادت» دو رفتاری هستند که از آن بهعنوان اعمال دینی و قرآنی میتوان نام برد. رویکرد دیگر، استفاده از نمادها در آثار نمایشی است. نمادها مخاطب را به سمت موضوعات دینی و قرآنی هدایت میکنند. برای نمونه به استفاده از پرچم در نمایش اشاره میکنم. وقتی در اثری هنری پرچم اهتزاز در میآید در حقیقت وطن مورد نظر است یا استفاده از پنجه در برخی نمایشها اشاره به حضرت عباس(ع) دارد. وی ادامه داد: رایجترین شکل از هنر دینی و قرآنی استفاده از مناسک است که به وفور در تولیدات نمایشی کشورمان مورد استفاده قرار میگیرد. بارزترین شکل از این موضوع را در تصویرگری از عاشورا شاهد هستیم. مثال دیگر در این رابطه پیادهروی اربعین است که در سالهای اخیر در کارهای متعدد نمایشی شاهدش بودهایم. البته این شکل از کار به دلیل تکرارهای که پیش آمده عمدتاً به سمت کلیشه رفته و دیگر تأثیرگذاری لازم را ندارد. موضوع دیگر، رفتارهایی هستند که به نمایش شکل دینی میدهند. برای مثال احترام به والدین یا کمک به مستمندان میتوان به یک اثر نمایشی شکل دینی و قرآنی دهد. بخش آخری که در این رابطه میخواهم اشاره کنم به سازمانها مربوط میشود. در کارهایی که به موضوعاتی نیز مسجد یا حوزههای علمیه نظر دارند ناخودآگاه فیلم یا نمایش را به سمت آموزههای دینی هدایت میکند. وی به هنرمندان جوانی که علاقهمند فعالیت در حوزه موضوعات دینی هستند توصیه کرد: در این حوزه آنچه به اثبات رسیده این است که نمیتوان با توصیه کاری را پیش برد. در تولید اثر دینی یا قرآنی مهمترین اصل، باور قلبی است که به اثر عمق میدهد وگرنه اگر با سفارش یا توصیه بخواهیم بانی ساخت نمایش دینی باشیم راه به جایی نخواهیم برد و صرفاً کارهای سطحی و کلیشه تولید خواهیم کرد. جدا از باور و اعتقاد، کارگردان و نویسندهای که در پی خلق اثر دینی است باید از مخاطب خود یک گام جلوتر باشد، اما این خصیصه در کمتر کاری دیده میشود. در آثار تولیدی بیشتر سازنده میبیند که مخاطب چه چیزی را دوست دارد تا او هم در ادامه همان راه را برود برای همین شاهد جریانسازی نیستیم. این نویسنده ادامه داد: بحث دیگری که در این رابطه مطرح است پرهیز از کلام صرف است. وقتی قرار است درباره ایثار حرف زده شود نباید به رویکرد کلامی بسنده کنیم که این کردار خوب است برای همین باید در جامعه رواج داشته باشند. ما باید تأثیرات ایثار و فداکاری را در زندگی افراد نشان دهیم تا مخاطب در ادامه انگیزه لازم را داشته باشد. موضوع بعدی به جذابیت کارهای هنری برمیگردد. اگر فیلم یا نمایش دینی بدون جذابیت به مخاطب عرضه شود نهتنها او را جذب نخواهد کرد بلکه از اصل موضوع هم دور خواهد شد؛ اتفاقی که بارها شاهد آن بودهایم. ذات هنر با جذابیت پیوند خورده پس هیچگاه نباید این اصل را در تولیدات موردنظر نادیده گرفت. استفاده از تکنیکهای روز، شرطی دیگر برای موفقیت آثار دینی و قرآنی در سینما است. در کارهایی که چنین موضوعاتی را مدنظر دارند اتفاقاً تکنیک باید بیش از دیگر تولیدات نقش داشته باشد.
وی در ادامه درباره آثاری که قرار است موضوعات دینی را برای کودکان بیان کنند، گفت: اینکه تصور کنیم کودکان را میتوان به راحتی جذب کرد اشتباه محض است. اتفاقاً در این رابطه باید کار دقیق انجام داد. من نمایشنامه درباره امام رضا(ع) نوشته بودم. برای همین در این رابطه تحقیق کردم. کودکان وقتی از امام رضا(ع) حرف زده میشود دغدغهشان سفر ایشان نیست بلکه به موضوعاتی عمیقتر نظر دارند. برای همین در تحقیقاتی که انجام دادم آنها سؤال میکردند اگر مأمون خلیفه عباسی آدم بدی بود چرا امام رضا(ع) ولیعهدی وی را پذیرفت. این سؤالات نشان میدهد که سادهانگاری در حوزه کودک یک خطا با عواقب ناخوشایند است. این کارشناس رسانه در انتها بیان کرد: نکته پایانی که روی آن تأکید دارم این است که نمایش مذهبی باید در پی ایجاد حس مذهبی باشد نه اطلاعات. البته منکر اطلاعرسانی نیستم، اما قدم اول ایجاد حس است، زیرا اگر این امر در تولیدات نمایشی وجود نداشته باشد هیچ اتفاق مثبتی را شاهد نخواهیم بود.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰